اخبار و مقالاتمقالهپیشنهاد سردبیر

بلاک‌چین در مقابل دَگ: بررسی تفاوت‌های فنی و شباهت‌های بین دو تکنولوژی بلاک‌چین و DAG

نمودار مدور هدایت شده(DAG) چیست و چه تفاوت‌هایی میان DAG و بلاک‌چین وجود دارد؟

آیا با پروتکل‌های DAG یا نمودار مدور هدایت شده آشنایی دارید؟ برخی می‌گویند که این پروتکل‌ها در واقع سطح بعدی بلاک‌چین هستند. اینگونه افراد معتقد‌اند که‌ پروتکل‌های DAG تمام کاستی‌های بلاک‌چین را برطرف کرده و آغازی برای پذیرش گسترده‌ی این فناوری خواهند بود. اما پروتکل DAG واقعا چیست و چرا می‌تواند بهتر عمل کند؟

معرفی بلاک‌چین

در مرحله‌ی اول برای اینکه درک درستی از این فضا بدست آوریم، نگاهی دقیق‌تر به فناوری بلاک‌چین خواهیم داشت. بلاک‌چین ابتدا در سال ۲۰۰۸ و مدت کوتاهی پس از بحران مالی جهان معرفی شد. این فناوری کار خود را با انتشار یک Whitepaper یا نقشه‌ی اولیه‌ی ۹ صفحه‌ای به نام «بیت کوین: سیستم پول الکترونیکی نقطه به نقطه» آغاز کرد. چند ماه بعد، اولین بیت کوین توسط ساتوشی ناکاموتوی مرموز استخراج یا به اصطلاح ماین شد. حدود یک هفته بعد نیز اولین تراکنش بیت کوین صورت گرفت، که در آن ساتوشی ناکاموتو ۱۰ واحد رمزارز بیت کوین(BTC) را برای هال فینی(Hal Finney) خالق سیستمی با نام «اثبات کار قابل استفاده‌ی مجدد» فرستاد.

اما در مقاله‌ی اصلی مربوط به بیت کوین، واژه‌های «بلاک» و «زنجیره» کاملا مجزا و جدا از یکدیگر بودند اما با گذشت زمان، این دو واژه بیشتر به یکدیگر نزدیک و ادغام شدند، تا جایی که نهایتا از ترکیب آن‌ها واژه‌ی «بلاک‌چین» یا «Blockchain» به وجود آمد؛ و از آنجا که بیت کوین و تکنولوژی همراه آن اولین از نوع خود بودند، اولین زنجیره‌ی بلاک‌ها با نام بلاک‌چین معرفی شد.

در واقع، اکثر پروتکل‌های این چنینی امروزه با نام بلاک‌چین شناخته می‌شوند، اما فناوری دفاتر کل توزیع شده(Distributed Ledger) به مراتب دقیق‌تر و فراگیرتر از فناوری‌های دیگری همچون پروتکل‌های DAG است که همچنان در مرحله‌ی ظهور و توسعه قرار دارند.

بسیاری از ناظران بر این باورند که پروتکل‌های DAG برای این معرفی شده‌اند تا فناوری‌های زیرساختی و اساسی مورد نیاز برای پذیرش جهانی راه‌حل‌های غیرمتمرکز را در اختیار ما قرار دهند؛ تا جایی که حتی گاهی اوقات آن‌ها را نسخه‌ی سوم بلاک‌چین یا «Blockchain 3.0» می‌نامند. اما تفاوت DAG در چیست؟

بلاک‌چین چگونه کار می‌کند؟

برای درک بهتر تفاوت DAG و بلاک‌چین، ابتدا باید نحوه‌ی کار بلاک‌چین را مورد بررسی قرار داد. بلاک‌چین در واقع یک دفترکل است که شامل اطلاعات مربوط به تراکنش‌های بین طرفین می‌باشد، دقیقا مانند هر پایگاه داده‌ی دیگری.

با این حال، یک تفاوت بزرگ و ویژه وجود دارد؛ اینکه بلاک‌چین در برابر حملات مقاوم بوده و مهم‌تر اینکه به طور همزمان در دستگاه‌های مختلف با وضعیت یکسانی نگهداری می‌شود. بلاک‌چین به عنوان یک دفترکل حاوی اطلاعاتی از قبیل آدرس کیف‌پول فرستنده و گیرنده، تاریخ و زمان دقیق تراکنش و مقدار ارز جابجا شده بین طرفین است.

از سوی دیگر این دفترکل کاملا شفاف است، بنابراین هرکسی می‌تواند تاریخچه‌ی تراکنش‌ها را مشاهده کند؛ البته مالک کیف‌پول‌های رمزارزی مشخص نیست و تنها آدرس آن‌ها نمایش داده می‌شود.

اطلاعات مربوط به این جابجایی همراه با کدهای هش به یک بلاک منتقل می‌شود، تا تغییر و دستکاری آن غیرممکن باشد؛ بنابراین اگر شخصی قصد دستکاری و تغییر یک بلاک را داشته باشد، باید تک‌تک بلاک‌های پیشین را به ترتیب تغییر دهد. هر بلاک نیز شامل تعداد زیادی تراکنش است که هر کدام از آن‌ها به رکورد و سوابق قبلی وابسته است، بنابراین یک Chain یا زنجیره‌ی غیرقابل دستکاری ایجاد می‌شود.

الگوریتم اجماع کار یا PoW

در الگوریتم‌های اجماع کار(Proof of Work) مانند بیت کوین، بلاک‌ها پس از حل معماهای پیچیده‌ی رمزنگاری توسط ماینرها ایجاد می‌شوند. تمام رایانه‌های حاضر در شبکه به عنوان گره یا Node‌ شناخته می‌شوند و همه‌ی آن‌ها یک نسخه‌ی کاملا مشابه از بلاک‌چین را نگه می‌دارند. وظیفه‌ی تایید تراکنش‌ها نیز بر عهده‌ی گره‌ها است، به این شکل که پس از توافق اکثریت آن‌ها، یک رکورد و سابقه‌ی جدید به ثبت می‌رسد.

غیرمتمرکزسازی یا Decentralization یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ضروری اغلب بلاک‌چین‌ها است، و هرچه تعداد کاربران یک اکوسیستم بیشتر باشد، این شبکه امن‌تر و ایمن‌تر می‌شوند.

DAG چیست؟

کلمه‌ی DAG مخفف «Directed Acyclic Graph» و به معنی نمودار مدور هدایت شده است. گرچه این مفهوم برای حوزه‌ی بلاک‌چین نسبتا جدید است، اما در علوم رایانه و ریاضیات یک ساختار رایج و پرکاربرد می‌باشد.

همانطور که از نام آن می‌توان حدس زد، DAG یک نمودار جهت‌دار است که هیچ سیکل یا چرخه‌ای در آن وجود ندارد. شما می‌توانید DAG را به عنوان یک واسطه در روند ایجاد بلاک‌چین در نظر بگیرید. برای ساخت یک زنجیره‌ی نهایی براساس فناوری DAG به تلاش و کوشش بسیاری بیشتری نیاز می‌باشد، و این دقیقا همان کاربرد پروتکل اجماع مبتنی بر DAG می‌باشد.

DAG در مقابل بلاک‌چین: تفاوت‌های فنی

اما چه دلیلی برای توضیح نحوه‌ی کارکرد بلاک‌چین و سپس معرفی DAG وجود داشت؟ پاسخ ساده است، از آنجا که بسیاری از ناظران و به ویژه هواداران DAG فکر می‌کنند که این فناوری همان نسخه‌ی سوم بلاک‌چین است، توضیح تفاوت‌های فنی آن‌ها امری ضروری می‌باشد. این یک روش طبیعی برای بلاک‌چین است تا در راستای نزدیک شدن به پذیرش گسترده‌ی جریان اصلی قدم بردارد.

اما از نظر فنی تفاوت زیادی بین بلاک‌چین و DAG وجود ندارد. اگر قرار بود بلاک‌چین و زنجیره‌ی عمومی Aleph Zero(یک پلت‌فرم مقیاس‌پذیر، سریع و در حال توسعه‌ی مبتنی بر DAG) را در ذهن تجسم کنیم، بدون شک هر دو به شکل یک زنجیره‌ی طویل دیده می‌شدند؛ به این دلیل که نتیجه‌ی مطلوب هر دو پروتکل زنجیره‌ای از تراکنش‌ها خواهد بود.

در تفاوت عمده در داخل بلاک‌ها است. زنجیره‌ی Aleph شامل یک پروتکل اجماع اثبات سهام مبتنی بر DAG است، درحالیکه در بلاک‌چین به آن اجماع ناکاموتو گفته شده و بر اساس الگوریتم اثبات کار(Proof Of Work) می‌باشد.

الگوریتم اثبات کار برای اطمینان از همگام‌سازی شبکه و همچنین انعطاف‌پذیری بیشتر در مقابل بیشتر حملات، در کار شبکه تاخیر ایجاد می‌کند. اما در یک پروتکل مبتنی بر DAG معمولا این محاسبات سنگین و پرمصرف، غیرضروری محسوب می‌شوند.

در این پروتکل‌ها تراکنش‌های جدید توسط معاملات قبلی تایید می‌شوند و هیچ نیازی به ماینینگ نیست.

مزایای DAG چیست؟

یک پروتکل DAG مانند زنجیره‌ی Aleph Zero، مزایای بیشماری نسبت به بلاک‌چین‌های سنتی PoW دارد. پروتکل DAG قادر است که در مقایسه با فناوری بلاک‌چین، با سرعت بیشتری به اجماع دست یابد. به لطف این سرعت زیاد، پروتکل DAG می‌تواند در هنگام پردازش و عملیات در مقیاس بزرگ همچنان سرعت بالای خود را حفظ کند؛ کاری که بلاک‌چین بیت کوین تا به امروز نتوانسته به آن دست یابد.

به عنوان مثال، پروتکل اثبات مفهوم(PoC) زنجیره‌ی Aleph Zero توانسته در یک شبکه‌ی آزمایشی مجهز به ۱۲۸ گره، به سرعت ۱۰۰ هزار تراکنش در ثانیه دست یابد. این موضوع قدرت DAG در بهترین حالت را نشان می‌دهد.

دومین مزیت DAG این است که در آن نیازی به فرایند ماینینگ نیست. با وجود چنین معماری ویژه‌ای، و عدم نیاز به ماینر‌ها و پرداخت کارمزد برای تایید تراکنش‌ها، معاملات و تراکنش‌های شبکه می‌توانند بسیار ارزان‌‌تر و یا حتی رایگان باشند. به همین دلیل است که DAG به عنوان یکی از مناسب‌ترین گزینه‌های پیش رو برای نرم‌افزار‌ها و کاربرد‌های مرتبط با اینترنت اشیاء یا IoT شناخته شده است.

DAG برای تراکنش‌های خرد مناسب‌تر است

در اینجا موضوع ارز قابل استفاده‌ی واقعی مبتنی بر DAGها، مورد بحث قرار می‌گیرد. شما تمایل ندارید که برای یک تراکنش ۱ دلاری هنگام خرید روزانه، حدود نیم دلار کارمزد پرداخت کنید. اما پرداخت 0/000۴ واحد BTC(حدود ۴ دلار) کارمزد برای یک انجام یک تراکنش چند میلیون دلاری به صورت امن و سریع، عقلانی به نظر می‌رسد. بنابراین، اگر قصد استفاده از رمزارزها برای پرداخت‌های خرد و روزانه را داشته باشیم، بدون شک فناوری مورد استفاده DAG خواهد بود.

غیرمتمرکزسازی یک تفاوت اساسی

اما چالش‌های احتمالی کار با DAGها چیست؟ به نظر می‌رسد که DAG نسبت به بلاک‌چین تمایل کمتری به غیرمتمرکزسازی دارد. بسیاری از پروژه‌های DAG رویکرد متفاوتی نسبت به مسئله غیرمتمرکزسازی اتخاذ کرده‌اند. به عنوان مثال پروژه‌ی Hashgraph از یک کمیته‌ی متشکل از ۳۹ گره که توسط شرکت‌های بزرگ جهانی اداره اداره می‌شوند، استفاده می‌کند. اما آیا واقعا این پروژه غیرمتمرکز است؟ مشخصا این چنین نیست، اما برای مشکلات و کاربرد‌هایی که DAG با هدف رفع آن‌ها به وجود آمده، این سطح از غیرمتمرکزسازی به نظر کافی می‌رسد.

معمولا غیرمتمرکز کردن DAG‌در سطح بلاک‌چین کاری ساده‌ای نیست. به عنوان مثال در Aleph Zero مکانیسمی پیاده‌سازی شده که اعضای کمیته‌ را به صورت چرخشی و کاملا تصادفی انتخاب می‌کند(در شبکه‌ی آزمایشی معمولا از ۱۲۸ گره استفاده می‌شود، اما در اینجا هدف تعداد بسیار بیشتری است).

امنیت بسیاری از دفاترکل توزیع شده به تعداد کاربران و گستردگی آن شبکه وابسته است؛ به عبارتی هرچه تعداد گره‌ها بیشتر باشد، به دست گرفتن کنترل شبکه نیز سخت‌تر خواهد بود. در این زمینه بیت کوین و اتریوم(ETH) تقریبا بی‌همتا و شکست‌ناپذیر هستند و هیچ نشانه‌ای از تغییر در این وضعیت وجود ندارد. با این حال، فرایند ماینینگ بیت کوین به اندازه‌ای که فکر می‌کنید غیرمتمرکز نیست، زیرا روند تایید تراکنش‌های این شبکه‌ی رمزارزی تنها بر عهده‌ی چند استخر ماینینگ بسیار بزرگ و قدرتمند است. البته نگران نباشید، این استخرها کنترل شبکه را بر عهده ندارند، اما وضعیت فعلی شبکه با ایده‌ی کلی بیت کوین تفاوت زیادی دارد و بیشتری با قوانین سرمایه‌داری هماهنگ است.

آیا DAG جایگزین بلاک‌چین خواهد شد؟

بحث در مورد DAG و بلاک‌چین همواره موضوع داغ و پرمخاطره‌ای بوده است. قطعا می‌توان گفت که DAG می‌تواند بسیاری از مسائل و مشکلات مربوط به فناوری بلاک‌چین را حل کند، اما بلاک‌چین بیت کوین قدیمی‌ترین، بزرگ‌ترین و به همین دلیل غیرمتمرکزترین دفترکل موجود در جهان است.

از سوی دیگر تمام فضای DLT تنها به اندازه‌ی یک شرکت بزرگ مانند پپسی ارزش دارد. تا زمانی که فناوری بلاک‌چین واقعا مورد پذیرش گسترده قرار نگرفته و به عنوان یک صنعت بزرگ به جریان اصلی وارد نشود، نمی‌توان با اطمینان گفت که طی ۱۰ سال آینده بیت کوین باز هم رتبه‌ی اول فناوری رمزارزی در دنیای را در اختیار خواهد داشت.

تفاوت در کاربرد بلاک‌چین و DAG

با تمام این تفاسیر، هم اکنون فضای زیادی برای رشد و ظهور فناوری‌ دفاترکل توزیع شده‌ وجود دارد. پذیرش و استفاده از DAG‌ یا بلاک‌چین بیشتر به مواردی همچون کاربرد و نحوه‌ی استفاده مربوط است. به عنوان مثال هنگامی که می‌خواهید به دستگاه‌های IoT‌ اجازه دهید تا پرداخت‌های خرد را خودشان انجام دهند، قطعا DAG را انتخاب می‌کنید؛ درحالیکه اگر قصد انتقال مقدار زیادی پول را داشته باشید، بیت کوین(بلاک‌چین) را ترجیح مي‌دهید.

چشم‌انداز کلی این است که در یک اکوسیستم مناسب شما قادر خواهید بود از DLTهایی استفاده کنید که علاوه بر رفع نیازهای کسب و کار شما، در عین حال به هم پیوسته نیز می‌باشند. شما می‌توانید از بین گزینه‌های موجود، بلاک‌چین یا DAG، خصوصی یا عمومی و یا هر آنچه را که برای تحقق اهداف تجاری خود نیاز دارید، انتخاب کنید؛ در حالیکه همچنان به اکوسیستم جهانی که امنیت و شفافیت را ارائه می‌کند، متصل هستید.

به نظر شما چه تفاوت و شباهت‌های دیگری بین فناوری بلاک‌چین و DAG وجود دارد؟ آیا DAG جایگزین بلاک‌چین خواهد شد و یا در کنار آن به عنوان راه‌حلی برای پرداخت‌های خرد مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

منبع
Hackernoon

بهادر قلندرپور

علاقه‌مند به دنیای رمزارزها و تکنولوژی بلاک‌چین کارگردان بازی "تاریک‌‌تر از سایه" دانشجوی مهندسی پزشکی
دکمه بازگشت به بالا