اخبار بیت‌کوین - Bitcoinاخبار و مقالاتپیشنهاد سردبیر

نیک زابو با طرح بیت‌گولد در یک قدمی اختراع بیت‌کوین بود

فایل‌های جنسیس نشان می‌دهد که زابو با طرح BitGold فاصله‌ی بسیار کمی تا اختراع بزرگ‌ترین رمزارز جهان داشته است

نکات برگزیده مطلب
  • در این مقاله سعی شده با بررسی و تحلیل فایل‌ها قدیمی مربوط به بیت‌گولد(BitGold) توضیح دهیم که پیش‌نویس و یا به عبارتی نسخه‌ی اولیه بیت‌کوین توسط نیک زابو ارائه شده بود و او فاصله‌ی بسیار کمی تا ساخت بیت‌کوین به عنوان اولین رمزارز جهان را داشته است.

نیک زابو(Nick Szabo) در زمان جنگ شوروی همراه با پدر و مادر مجارستانی خود به ایالات متحده گریخت و در سال ۱۹۹۰ در منطقه‌ی خلیج کالیفرنیا ساکن شد. وی در این مکان یکی از اولین افرادی بود که در گردهمایی‌های Cypherpunk که توسط افرادی همچون تیموتی می(Timothy May)، اریک هیوگس(Eric Hughes) و دیگر اعضای موسس آن برای تجمع گروهی از رمزنگاران، برنامه‌ نویسان و فعالات حفظ حریم خصوصی برگزار می‌شد.

زابو نیز همانند دیگر افراد شرکت کننده در Cypherpunk در رابطه با تضمین‌هایی که در رابطه با حریم خصوصی عصر دیجیتال داده می‌شد، شک و نگرانی‌هایی داشت در نتیجه برای جلوگیری از هرگونه مشکلی او نیز دست به کار شد. به عنوان مثال در گرد‌همایی‌های Cypherpunk او یکی از اعضای اصلی مخالفت با چیپ‌های Clipper بود. در آن زمان پیشنهاد داده شده بود که این تراشه‌ها در تلفن‌های همراه تعبیه شوند تا برای سازمان امنیت ایالات متحده(NSA) این امکان فراهم شود که به راحتی بتوانند تماس‌های تلفنی را شنود کنند. زابو توانایی خاصی برای توضیح و تشریح خطرات ناشی از انجام چنین اقداماتی در زمینه‌ی حریم خصوصی داشت به طوری که در برخی موارد به راحتی می‌توانست با افراد غیرفنی در رابطه با اینگونه موارد صحبت کند؛‌ یا گاهی اوقات به مذاکره در مورد موضوع و یا مورد خاصی بپردازد. پس از این اقدامات او تولید و تعبیه‌ی این تراشه‌های توسط صنایع تولید کننده و مصرف کننده، رد شد.

نیک زابو نیز همانند دیگر افراد Cypherpunk علاقه‌ی شدیدش به حریم خصوصی در فضای مجازی را بخشی از یک دنیای بزرگ‌تر می‌دانست. از نظر او این‌ کار‌ها فقط در رابطه با حریم خصوصی نبودند. زابو با الهام گرفتن از چشم‌ انداز‌های تیموتی می که در The Crypto Anarchist Manifesto بیان شده‌ بودند به پتانسیل ساخت Galt’s Gulch در فضای سایبری ایمان آورد. همانطور که آین راند(Ayn Rand) نویسنده‌ی طرفدار آزادی در رمان Atlas Shrugged توضیح داده، Galt’s Gulch حوزه‌ای است که افراد می‌توانند در آن آزادانه به انجام مبادله بپردازند. می و زابو فکر می‌کردند که می‌توانند چیزی را جانشین کلید‌های عمومی رمزنگاری(public key cryptography) کنند که جزء جدید‌ترین اختراعات آن زمان بود.

زابو در لیست پستی Cypherpunk نوشته بود:

اگر ما به عقب نگاهی بیاندازیم و به آنچه cypherpunk‌ها سعی در بدست آوردن داشتند فکر کنیم، هدف آن‌ها یک موضوع مهم آرمانگرایانه‌ی گاندی‌وار در دنیای سایبری است که فقط در خشونت در آن وجود دارد، مانند دنیای Mortal Komat یا جنگ‌های Flame Wars.

Nick Szabo

با این حال زابو همچنین متوجه شد که شرکت‌های آزاد به چیزی بیش از یک لایه‌ی امنیتی رمزنگاری نیاز دارند.  با الهام از یکی دیگر از نویسندگان و اقتصاددانان آزادیخواه به نام فردریک هایک(Friedrich Hayek)، او دریافت که اساس جامعه‌ی انسانی به میزان زیادی بر پایه‌ی دارایی‌هایی از نوع املاک و قرارداد‌های استوار است که معمولا توسط دولت کنترل و اجرا می‌شود. زابو می‌دانست که برای ساخت یک جایگزین بدون خشونت سایبری، لازم است که این بلاک‌های املاک باید به فضای آنلاین منتقل شوند.

شاید این موارد گفته شده در رابطه با نیک زابو طی سال‌های ۱۹۹۰ است که باعث شده او امروزه به یک فرد مشهور و قدرتمند بخاطر عرضه “قرداد‌های هوشمند” تبدیل شود. این قرارداد‌های می‌توانند بدون حضور یک شخص ثالث به صورت دیجیتالی روند مبادله را تسهیل، تایید و اجرا کنند. همانطور که زابو گفته است:

اشخاص ثالث قابل اعتماد، حفره‌های امنیتی مبادلات هستند.

Nick Szabo

این حفره‌های امنیتی می‌توانند هدف‌های مناسبی برای خلاف‌کاران و هکر‌ها محسوب شوند؛ همچنین دولت‌های محلی در زمان بی‌ثبانی سیاسی می‌توانند از این اهداف استفاده کنند.

اما این قرارداد‌های هوشمند تنها بخش کوچکی از پازل بودند. شاید چیزی دیگری وجود داشت که زابو برای تحقق بخشیدن به Galt’s Gulch به آن نیاز داشت، و آن چیزی نبود جز پول!

پول اکترونیکی

پول دیجیتال یا به نوعی پول نقد اینترنتی، همیشه یکی از اهداف مهم برای Cypherpunk محسوب می‌شد. اما تعداد کمی از این گروه همانند زابو به آن پرداختند.

زابو در مصاحبه‌ی خود تحت عنوان “توضیح دادن: ریشه‌های پول” به اشاره به تئوری‌های چارلز داروین، عنوان کرد که استفاده از پول چطور در DNA انسان‌ها جاسازی شده است. پس از تجزیه و تحلیل جوامع قبل از تمدن مدرن، زابو متوجه شد که مردم در سراسر فرهنگ‌های جهان، تمایلی زیادی به جمع‌آوری اقلام کمیاب، گران‌قیمت و معمولا جواهرات بوده‌اند. این‌ها اشیائی بودند که مدت‌ها بعد به عنوان پول برای انجام مبادلات به کار گرفته شدند.

زابو همچنین به بانکداری آزاد به عنوان یک نظم پولی که توسط Hayek برقرار می‌شد علاقه‌ی زیادی داشت. Hayek جایی بود که بانک‌های خصوصی در آن پول خود را صادر می‌کردند و به کشور خاصی تعلق نداشت. با وجود چنین سیستمی، کاملا به تصمیمات بازار آزاد وابسته خواهد بود که از کدام نوع پول استفاده شود. طبق یک ایده‌ی جدید امروزه بانکداری آزاد از سال‌های ۱۸۰۰ (و مدت‌ها قبل از پیدایش بیت‌کوین) تا کنون در ایالات متحده و تعداد زیادی از کشور‌های دنیا به نوعی واقعیت تبدیل شده است.

Szabo همچنین  در اواسط دهه‌ی 1990 به مدت طولانی قبل از اینکه پتانسیل تجارت الکترونیک را مشاهده کند، علاقه خود را به تمرین و تخصص به عنوان یک مشاور بازرگانی اینترنتی نشان داد. مهم‌تر از آن، او مدتی در راه اندازی استارت‌آپ DigiCash که در آمستردام مستقر بود، به  دیوید چام(David Chaum) کمک می‌کرد. شرکت Chaum اولین پول دیجیتال را که جهان در قالب eCash دیده بود، معرفی کرد. این شرکت eCash رو اینگونه توصیف کرد:

 وسیله ای برای پرداخت آنلاین به شکل خصوصی با استفاده از پول نقد در زندگی واقعی.

Chaum’s company

اما در زمان عرضه‌ی Digicash‌ بود که زابو توانست در رابطه با خطرات راه‌حل ارائه شده توسط چام اطلاعاتی کسب کند. DigiCash یک کمپانی متمرکز بود و زابو فهمید که برای او و دیگر افراد حاضر در این شرکت دستکاری حساب‌های کاربران بسیار راحت است. شخص ثالث قابل اعتماد به هرحال حفره‌ی امنیتی محسوب می‌شود و این ریست جایی بیشتر از پول خطرناک نخواهد بود.

زابو در سال ۲۰۱۵ عنوان کرد:

مشکل به طور خلاصه این است که پول ما در حال حاضر به اعتماد به یک شخص ثالث بستگی دارد. همانطور که بسیاری از قسمتهای تورمی در طول قرن بیستم نشان دادند این حالت ایده آل امور مبادله‌ای نیست.

Nick Szabo

در حقیقت او این مشکل اعتمادی را یک مانع در نظر گرفت که حتی یک راه‌حل بانکداری آزاد نیز از آن رنج می‌برد.

وی در ادامه توضیح داد:

مساله‌ی تسویه حساب بانکی، در حالی که مزایا و معایب مختلفی دارد به همین ترتیب به شخص ثالث قابل اعتماد نیز وابستگی دارد.

Nick Szabo

زابو می‌دانست که می‌خواهد یک نوع جدید از پول را بسازد که به هیچ شخص ثالثی برای مبادله نیاز نداشته باشد.

بر اساس تجزیه و تحلیل‌های خودش در رابطه با پول‌ در دوران گذشته، زابو یک راه طولانی برای درک درست از پول ایده‌آل را طی نمود. از نظر او پول ایده‌آل ابتدا باید سرقت و گم‌شدن تصادفی مصون باشد. ثانیا ارزش آن باید خارج از سلطه‌ باشد تا نتیجه‌ی آن ارزشمند بودن قرار بگیرد؛ و در نهایت این ارزش باید با دقت و با مشاهدات اندازه‌گیری شود.

زابو عقیده داشت که باید پولی را بسازد که همانند محصولات فلز گران‌بها باشد؛ پولی که خصوصیات پول دیجیتال و طلا را یکجا داشته باشد و کمبود آن به اعتماد شخص ثالث نیز وابسته نباشد. او به این نتیجه رسید که باید به نوعی طلای دیجیتال تولید کند.

او توضیح داد:

فلزات گران‌بها و اشیاء کلکسیونی به علت هزینه‌ی ایجا و ساخت بسیار ناکاآمد هستند. این امر باعث می‌شود که ارز آن‌ها تا حد زیادی به یک شخص ثالث وابستگی نداشته باشد. با این وجود فلزات گران‌بها مشکلات مربوط به خود را دارند؛ بنابر این بسیار خوب می‌شد اگر یک پروتکل وجود داشته باشد که با استفاده از آن بتوان بیت‌های ارزشمندی را با هزینه‌های بالا و با حداقل وابستگی به اشخاص ثالث تولید کرد، به طوری که بتوان آن‌را به شکلی ایمن ذخیره کرده و انتقال داد و با حداقل اعتماد مشابه مورد سنجش قرار بگیرد. بهترین گذینه Bit Gold است.

Nick Szabo

بیت‌گولد(BitGold)

زابو برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ به بیت‌گولد فکر کرد، هرچند که توضیحات آن به صورت کامل در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. او یک طرح پیشنهاد کرد که طی آن ترکیبی از راه‌حل‌های مختلف وجود داشت که بعضی از آن‌ها الهام گرفته یا مشابه مفاهیم قبلی پول الکترونیک بودند.

در ابتدا اموال و دارایی‌های در مرکز بیت‌گولد به عنوان نوعی Proof Of Work قرار داشتند که توسط دکتر آدام (Dr. Adam) و در پول ضد اسپم با نام HashCash مورد استفاده قرار گرفت. فرایند Proof Of Work نشان داد از آنجا که زابو به دنبال منابع واقعی و قدرت محاسباتی رایانه‌ای برای هزینه‌های بالا است، دقیقا به دنبال چه می‌گردد.

سیستم Proof Of Work بیت‌گولد به همراه یک رشته‌ی داوطلب(candidate string) آغاز می‌شد. این رشته اساسا یک عدد تصادفی بود. هرکسی می‌توانست این اعداد را با محاسبات ریاضی ترکیب کند و اعداد جدیدی را تحت عنوان هش(Hash) بسازد. با توجه به ماهیت هشینگ، نتیجه می‌تواند یک رشته از اعداد به ظاهر تصادفی باشد. برای اینکه بتواند فهمید این هش چگونه ساخته می‌شود، تنها را تصادفی ایجاد کردن آن بود و در واقع نمی‌توان آن‌را پیش‌بینی یا محاسبه کرد.

این ترفند همچنین در HashCash نیز مورد استفاده قرار گرفت اما این هش‌های با پروتکل بیت‌گولد هماهنگی نداشتند و معتبر شناخته نمی‌شدند. در عوض یک هش معتبر به عنوان مثال باید با تعداد صفر شروع شود و قابلیت پیش‌بینی داشته باشد. به علت ماهیت غیرقابل پیش‌بینی هش‌ها، تنها راه یافتن یک هش معتبر آزمون و خطا است. بنابر این یک هش معتبر ثابت می‌کند که به مقدار زیادی قدرت محاسباتی نیاز خواهد داشت.

این هش معتبر به نوبه‌ی خود می‌توانست رشته‌ی داوطلب بعدی بیت‌گولد باشد. سیستم بیت‌گولد به یک زنجیره از هش‌های تایید شده تبدیل می‌شود و همیشه یک رشته‌ی داوطلب دیگر وجود دارد که برای کار آماده باشد.

هرکس که می‌توانست یک هش معتبر پیدا کند، به معنای واقعی صاحب آن هش محسوب می‌شد، دقیقا همانند آن که کسی مقداری طلا به واسطه استخراج پیدا کرده است و مالک آن محسوب می‌شود. برای ایجاد این چنین مالکیتی به صورت دیجیتال، بیت‌گولد از یک رجیستری مالکیت بهره می‌برد، یکی دیگر از بلاک‌هایی که زابو از Hayek برای ساخت آن الهام گرفته بود. در این رجیستری هش‌ها باید به یک کلید عمومی مرتبط می‌شدند تا معرف سازنده‌ی خود باشند.

همچنین به این موضوع فکر شده بود که بتوان از طریق این سیستم رجیستری، مالکیت هش را به شخص دیگری واگذار کرد. مالک اصلی می‌توانست به امضای دیجیتالی رمزنگاری شده، یک تراکنش و انتقال ارزش انجام دهد.

مالکیت در این رجیستری توسط property club بیت‌گولد صورت می‌گرفت و حفظ می‌شد. این باشگاه اموال یا همان property club از اعضای باشگاه(یا همان سرور‌ها) تشکیل شده که می‌توانند پیگیری کنند که کدام کلید عمومی به کدامین هش مربوط است. این راه‌حل تا حدود به راهکار پایگاه داده‌ی تکرار شوند که توسط  وی دای(Wei Dai) برای B-Money ارائه‌ شده است، می‌باشد. زابو و وی‌دای هردو علاوه بر اینکه در گروه Cypherpunks فعالیت می‌کردند، جز افرادی بودند که بر روی موضوع مورد بحث نیز تمرکز داشته‌اند.

اما به جای استفاده از سیستم Proof Of Stake ارائه شده توسط دای که بتوان به وسیله‌ی آن سیستم را بروز نگه داشت، زابو یک سیستم حد نساب بیزانتینه(Byzantine Quorum System) ارائه کرد که شباهت زیادی به سیستم امنیت بحرانی تعبیه شده در رایانه‌های مدیریتی هواپیما است، به این شکل که اگر یکی از آن رایانه‌ها از خط خارج شوند و دچار نقص گردد، دیگر رایانه‌ها به فعالیت عادی خود ادامه خواهند داد و وظایف بر عهده گرفته را به خوبی انجام می‌دهند. تنها زمانی که اغلب رایانه‌های این سیستم از کار بیوفتد، این سیستم ما مشکل جدی روبرو خواهد شد. این امر مهم است که این درخواست‌ها نیازی به بررسی دادگاه و یا پلیس نداشته باشند که خود توسط دولتی به صورت انحصاری و با خشونت اداره می‌شوند. تمامی فعالیت‌های انجام شده در این سیستم داوطلبانه و از روی اختیار خواهد بود.

از آنجایی که خود این سیستم نیز ۱۰۰ درصد امن و کامل نبود و به عنوان مثال می‌توانست مورد حملات Sybil قرار بگیرد(معروف به حملات sock puppet problem)؛ زابو اعتقاد داشت که این سیستم می‌تواند خودش کار‌های لازم را انجام دهد. حتی در یک سناریوی احتمالی که در آن تعداد زیادی از اعضای باشگاه برای تقلب و دستکاری سیستم تقلب می‌کنند، وجود تعداد کمی از زیرمجموعه‌های صادق و بدون مشکل می‌تواند رجیستری مالکیت را به درستی انتحاب کند. در این حالت کاربران می‌توانند انتخاب کنند که از کدام رجیستری مالیت می‌خواهند استفاده کنند، که زابو معتقد است که احتمالا صادق‌ترین گذینه انتخاب خواهد شد.

او در رابطه با این موضوع توضیح داده است که:

اگر قوانین توسط رای دهندگان برنده مورد نقض قرار بگیرد، بازندگان که صداقت پیشه کرده‌اند می‌توانند از این گروه خارج شده و یک گروه جدید‌ را با داشتن عنوان قبلی خود تشکیل دهند. کاربران این عناوین(وابسته به بخش‌های دیگر) که قصد دارند در راستای صحیح باقی بمانند، می‌توانند برای اطمینان حاصل کننده که این گروه جدا شده می‌تواند قوانین را به درستی دنبال کرده و یک گروه صحیح را تشکیل دهند.(به عنوان یک مثال مدرن امروزی، این مورد احتمالا می‌تواند با رمزارز اتریوم کلاسیک(ETC) مقایسه شود که یک نسخه‌ی حفظ شده از اتریوم اصلی است که نتوانست قرارداد‌های هوشمند DAO را لغو کند.)

Nick Szabo

تورم

مشکل بعدی که زابو باید با آن روبرو می‌شد تورم بود. همانطور که رایانه‌ها در طول زمان پیشرفته‌تر می‌شدند، ساخت هش‌های معتبر نیز روز به روز ساده‌تر می‌شد. این مورد به این معناست که هش‌ها نمی‌توانند خودشان را به عنوان نوعی پول معرفی کنند چونکه هرساله به شکل فزاینده‌ای از قدرت آن‌ها کاسته می‌شد و افزایش فراوانی باعث کاهش ارزش آن‌ها خواهد شد.

زابو به یک راه‌حل برای این مشکل رسید. هنگامی که یک هش معتبر پیدا شود، باید زمان‌بندی داشته باشد و به طور ایده‌آلی با سرور‌های مختلف زمانبندی برای به حداقل رساندن اعتماد به هریک از موارد خاص دسترسی داشته باشد. این نشانگر زمان یک ایده‌ای را درباره چگونگی تولید هش ارائه می‌کند؛ به عبارتی تولید یک هش قدیمی بسیار از تولید هش‌های جدید سخت‌تر خواهد بود. این کار باعث خواهد شد که بازار تعیین کند که چه مقدار هش خاص نسبت به یکدیگر ارزش خواهد داشت و احتمالا ارزش آن را برای تاریخ کشف و حل شدن هش تنظیم خواهد کرد. یک هش تایید شده در سال ۲۰۱۸ بسیار کم ارزش‌تر از هش‌های تایید شده در سال ۲۰۰۸ خواهد بود، به عبارتی با کاهش سختی، رایانه‌های باید تعداد هش بیشتری را برای بدست‌ آوردن همان میزان ارزش حل می‌کردند.

البته این راه‌حل نیز مشکلات جدیدی را بوجود آورد. با وجود این طرف مالکیت مقدار مشخصی از هش‌‌ها ارزش متفاوتی در زمان مختلف(هرثانیه یا هر هفته متفاوت از قبلی) خواهد بود و در این صورت برای کسب‌ و کار‌های مختلف قابلیت پذیرش به عنوان یک راه‌حل پرداختی را نخواهد داشت چونکه صاحبین مشاغل دائما باید نگران ارزش این پول نسبت به زمان باشند.(به عنوان مثال یک جنس بر روی یک وب‌سایت برای فروش قرار گرفته و ارزش آن معادل ۱۰ واحد تعیین می‌شود، پس از مدت کوتاهی این قیمت ۱۰ واحدی باید اصلاح شده و با قیمت روز همان ارز دیجیتال هماهنگ شود.)

زابو برای این مشکل نیز به یک راه‌حل جدید رسید. او یک راه‌حل جدید را با نام راه‌حل لایه‌ی دوم(second layer) بر روی لایه‌ی اصلی بیت‌گولد قرار داد. این لایه‌ی جدید از نوعی بانک تشکیل شده بود، اگرچه اساسا یک بانک حسابرسی اوراق بهادار محسوب می‌شد؛ چونکه سیستم رجیستری بیت‌گولد عمومی بود. این بانک‌ها می‌توانستند هش‌های مختلف را بر اساس زمان تایید شدن جمع‌آوری کنند و براساس میزان ارزش، آن‌ها را به شکل یک ارزش استاندارد ترکیب شده، ارائه دهند. یک بسته‌ی تایید شده در سال ۲۰۱۸ نسبت به یک بسته‌ی هش در سال ۲۰۰۸ تعداد هش بیشتری در خود خواهد داشت اما ارزش هر دوبسته یکی خواهد بود.

سپس این بسته‌ها باید به تعداد واحد‌های مشخصی تقسیم می‌شدند. در نهایت این واحد‌های کوچک‌تر قابلیت صادر شدن توسط بانک‌ها به عنوان یک eChash خصوصی و ناشناس را داشتند.

زابو در رابطه با این موضوع توضیح داد:

بانک‌های رقابتی بازپرداخت‌های اسکناس دیجیتالی را صادر می‌کنند که یک نوع راه‌حل قابل پرداخت هستند و ارزش بازار به ارز بانکی آن‌ها افزوده خواهد شد.

Nick Szabo

بنابر این بیت‌گولد به عنوان یک لایه‌ی استاندارد مانند استاندارد‌های طلا طراحی شد تا یک سیستم بانکداری رایگان را برای عصر دیجیتال ایجاد کند.

بیت‌کوین(Bitcoin)

در حدود سال ۲۰۰۰ زابو برای کسب یک درجه‌ی قانونی برای درک بهتر قانون و واقعیت قرارداد‌هایی که می‌خواست جایگذین یا تکرار آنلاین شود، اقدام نمود. او همچنین شروع به جمع‌آوری و انتشار ایده‌هایش بر روی یک وبلاگ بسیار معتبر با نام Unenumerated کرد که طیف وسیعی از موضوعاتی شامل علم کامپیوتر، قانون، زیست شناسی، تاریخ و حتی سیاست را شامل می‌شد. او گفت که:

فهرست موضوعات ارائه شده در این وبلاگ آنقدر وسیع و بلند است که نمی‌توان آن را شمارد.

Nick Szabo

تا سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۱۰ پس از اولین پیشنهاد این طرح به صورت خصوصی، زابو یکبار دیگر بیت‌گولد را بر روی وبلاگ خود مطرح کرد، با این تفاوت که اینبار او می‌خواست برای اولین بار اجرای طرح خود را پیاده‌سازی و عملی کند.

او در بخش نظرات وبلاگ خودش این پرسش را مطرح کرد:

بیت‌گولد به شکل یک بازار آزمایشی به شدت از تظاهرات سود می‌برد(به عنوان مثال از وجود یک شخص ثالث مورد اعتماد که برای امینیت یک مجموعه در سیستم‌های واقعی مورد نیاز است، سود خواهد برد.) آیا کسی تمایل دارد که در کدنویسی این طرح به من کمک کند؟

Nick Szabo

اگر کسی به این پرسش او پاسخ می‌داد، این پست دیگر در دسترس عموم قرار نمی‌گرفت.  بیت‌گولد هرگز در قالب پیشنهادی زابو به مرحله‌ی اجرایی نرسید.

با این حال بیت‌گولد توانست به عنوان یک مورد الهام بخش برای ساتوشی ناکاموتو واقع شود، شخصی که مسیرراه و White Paper بیت‌کوین را در اواخر همان سال ارائه کرد.

این مخترع بیت‌کوین که با نام مستعار شناخته می‌شود در سال ۲۰۱۰ در انجمن معروف Bitcointalk پستی منتشر کرد و طی آن نوشت:

بیت‌کوین در واقع یک پیاده‌سازی انجام شده بر روی طرح b-Money ارائه شده توسط دای است که در گروه Cypherpunks و حدود سال‌های ۱۹۸۰ توسط طرح بیت‌گولد نیک زابو شکل گرفته است.

Satoshi Nakamoto

در واقعا خیلی راحت می‌توان گفت که بیت‌گولد یک نمونه‌ی اولیه و پیش‌نویسی برای بیت‌کوین بوده است. به غیر از پایگاه داده‌ی مشترک ثبت اسناد مالکیت بر اساس کلید عمومی رمزنگاری شده، زنجیره‌ای از هش‌های Proof of work شباهت زیادی به بلاک‌چین بیت‌کوین دارد. البته نام بیت‌کوین و بیت‌گولد هم کم شباهتی به یکدیگر ندارند.

با این حال، برخلاف سیستم‌هایی مانند HashCash و b-Money، بیت‌گولد به وضوح در مسیر راه و White paper بیت‌کوین غایب بوده است. برخی حتی معتقد هستند این تغییرات به عنوان یکی از چند دلیل احتمالی این موضوع است که زابو در واقع همان ساتوشی ناکاموتوی پشت پرده است، در غیر اینصورت چه کسی سعی می‌کند که ریشه و تاریخچه‌ی پشت بیت‌کوین را به این شکل پنهان کند؟

با این حال، بیت‌کوین در چند مورد مختلف برخی از طرح‌های مطرح شده برای بیت‌گولد نیک زابو را نیز در خود دارد. به طور خاص می‌توان گفت که بیت‌گولد به وجود اشخاص قابل اعتماد متکی است تا سرور‌ها و سرویس‌های زمانبندی خود گسترش دهد. البته بیت‌کوین اولین سیستمی بود که توانست این مشکل را حل کند. بیت‌کوین به شکل ماهرانه‌ای از سیستم Proof Of Work هم برای یک سیستم پاداش دهی و هم به عنوان یک مکانیزم اجماع بهره می‌برد، به این شکل که زنجیره‌ی هش که بیشترین Proof Of Work را داشته باشد به عنوان نسخه‌ی معتبر تاریخ در نظر گرفته می‌شود.

نیک زابو در سال ۲۰۱۱ تصدیق کرد:

ناکاموتو یک نقض امنیتی قابل توجه را که در طرح من قرار داشت رفع کرد. وی با استفاده نیاز به یک سیستم Proof of Work برای تبدیل شدن به گره(Node) در سیستم‌های تقسیم کننده‌ی Peer To Peer برای کاهش میزان خطر ناشی از وجود یک عضو نامعلوم که کنترل بخش زیادی از گره‌ها را در دست دارد و باعث فساد در تعدادی از ویژگی‌های مهم امنیتی می‌شود، این مشکل بزرگ را حل کرد.

Nick Szabo

علاوه بر این، بیت‌کوین یک مدل پولی بسیار متفاوت از طرح پیشنهادی نیک زابو را مطرح می‌کند، چونکه این مدل به همراه یک تورم ثابت سعی می‌کند که در مقابل افزایش قدرت هش شبکه ایستادگی کند. همانطور که قدرت محاسباتی بر روی شبکه‌ی بیت‌کوین افزوده می‌شود، میزان سختی پیدا کردن یک کوین جدید نیز به مراتب افزایش می‌یابد.

زابو توضیح داد که:

به جای بازار خودکار من برای این واقعیت که اغلب بخش‌های این پازل اساسا برپایه‌ی پیشرفت سخت‌افزار و پیشرفت رمزنگاری(به عنوان مثال کشف الگوریتمی که می‌تواند Proof Of Work را سریع‌تر حل کند) و غیرقابل پیش‌بینی بودن میزان تقاضا عمل می‌کنند، ناکاموتو یک الگوریتم بیزانس توافقی(Byzantine-agreed algorithm) برای تنظیم سختی این پازل ارائه کرد.

Nick Szabo

وی در انتها اظهار داشت:

من نمی‌توانم تصمیم بگیرم که این جنبه از بیت‌کوین یک ویژگی محسوب می‌شود و یا نوعی عیب است، اما این مورد باعث ساده‌تر شدن آن می‌شود.

Nick Szabo

نظر شما در رابطه با اینکه زابو می‌توانست مخترع احتمالی بیت‌کوین باشد چیست؟ آیا ناکاموتو تنها با استفاده از ایده‌های زابو به ساخت بیت‌کوین رسیده است؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 4]

منبع
BitcoinMagazine

بهادر قلندرپور

علاقه‌مند به دنیای رمزارزها و تکنولوژی بلاک‌چین کارگردان بازی "تاریک‌‌تر از سایه" دانشجوی مهندسی پزشکی
دکمه بازگشت به بالا